
رویداد «درنگ» در خرداد ۱۴۰۴، میزبان محمود احمدی، راهبر رایانش ابری آروانکلاد و افراد فعال در صنایع پتروشیمی و کسبوکارهای مالی و بانکی بندرعباس برگزار شد. این رویداد یک کارگاه آموزشی برای بزرگترین نمایندههای صنایع پتروشیمی و کسبوکارهای مالی و بانکی بود که محمود احمدی در آن به تحلیل چالشهای پیادهسازی هوش مصنوعی پرداخت. این دوره از «درنگ» با همراهی شرکتها و سازمانیهایی مانند «آروانکلاد»، «نشانه»، «صندوق نقدینه»، «پلتفرم کارنامه»، «همراه اول»، «اسنپ» و «دانشگاه صنعتی شریف» به میزبانی پارک علم و فناوری هرمزگان برگزار شد.
محور ارایهی محمود احمدی در این رویداد، چگونگی پیادهسازی و عملیاتی کردن هوش مصنوعی روی زیرساختهای مورد نیاز صنایع بود. او در ابتدای این سخنرانی، به خوانش آروانکلاد از زیرساختهای مبتنی بر هوش مصنوعی، اشاره کرد و گفت: «امروز که هوش مصنوعی به یکی از چالشهای عصر ما تبدیل شده است، باید پیش از هر چیزی، نوع مواجههمان با این پدیده را مشخص کنیم. برای شفاف شدن این مساله، دو بازهی زمانی را در نظر میگیرم؛ اول، قبل از درگیر شدن کسبوکارها با هوش مصنوعی (پیش سال ۱۴۰۱) و این نکته که پاسخهای صنعت و فناوری روز آن زمان برای حل چالشهای نگهداری و توسعهی زیرساخت کسبوکارها برای صنایع چه بود؟ و در قسمت دوم که فرایندهای کسبوکارها بهنوعی متاثر از هوش مصنوعی شده است؛ در این دوره زیرساختهای مورد نیاز پروژههای هوش مصنوعی به مشکلات قبلی نگهداری و توسعهی زیرساختها افزوده است. به این ترتیب پرسش مهم آن است که با ظهور هوش مصنوعی چگونه میتوان به این چالشها پاسخ داد؟»
در ادامه توضیح کامل محمود احمدی با توجه به راهکارهایی که زیرساخت ابری برای کسبوکارهای مالی و بانکی و صنایع پتروشیمی در هر دو بازهی تاریخی بالا داشته، آمده است:
مشکلات صنعت پیش از AI
روزهای پیش از ظهور AI؛ یعنی پیش از آبان ۱۴۰۱ را تصور کنید. روزهایی که کسبوکارها برای استفاده از سامانههای نرمافزاری مجبور به نگهداری و توسعهی زیرساختهای پردردسری بودند. در آن روزها نیاز بود که تمام مراحل راهاندازی و نگهداشت زیرساخت یک کسبوکار را با فهرست بزرگی از سختافزارها و با صرف هزینههای بسیار زیادی در سازمانهایمان بسازیم. در این حالت هدررفت گستردهای از منابع مالی و سرمایههای انسانی را تجربه میکردیم. در کنار همهی اینها، بحرانهای امنیتی، دغدغههای انرژی، تامین برق و سیستم سرمایشی، پهنای باند، توسعه و نگهداری بخش دیگری از هزینههایی بود که به کسبوکارهای مالی و بانکی و صنایع پتروشیمی متحمل میشد. نکتهی آسیبزا هم زمانی بود که همهی این سختافزارها نیاز به بهروزرسانیهای پرهزینه داشتند و بخش زیادی از آنها هم بهدلیل تناسب نداشتن با پیشبینیهای مصرفی کسبوکارها درعمل بیاستفاده باقی میماند.
مهمترین مشکلات کسبوکارها با زیرساخت سنتی
۱.هزینههای بالای سرمایهای (CapEx) و عملیاتی (OpEx): توسعه و نگهداری زیرساختهای سنتی در درازمدت، هزینهی سرمایهای و عملیاتی بالایی دارند؛ زیرا کسبوکارهای مالی و بانکی و صنایع پتروشیمی باید هزینهی تجهیز و نگهداری زیرساخت مورد نیازشان را پرداخت کنند. این در حالی است که با پیشرفت ابزارهای تولید و توسعه، درخواست برای افزایش منابع و ظرفیتها هم بیشتر میشود. بهعلاوه در کنار این موارد، نیاز به تامین سختافزار جدید ضمن نگهداشت تجهیزات قدیمیتر را هم باید به همهی این هزینهها اضافه کرد؛ سختافزارهایی که در بیشتر مواقع بهشکل بهینه هم استفاده نمیشوند!
۲. نداشتن مقیاسپذیری؛ متناسب با بزرگتر شدن یک سازمان، حجم دادههای تولیدی هم بهمرور بیشتر میشوند، بهعلاوه سختافزارها هم بهطور مداوم در حال توسعه هستند. ابزارهای تولید و توسعه نرمافزار هم با سرعت بهروز میشوند و این یعنی کسبوکارها با زیرساختهایی که مدام در حال قدیمیتر شدن هستند مواجهاند و با هر سرعتی که پیش بروند، نمیتوانند خود را از نظر زیرساختی بهروز کنند و همهی این موارد یعنی صرف هزینههای بسیار زیاد برای یک بهروزرسانی ساده!
۳. افزایش زمان ورود به بازار (Time To Market): کاهش زمان پاسخ به نیازهای مشتری و بازار یک دستاورد مهم برای کسبوکارهاست. یعنی باید در وضعیتی باشیم که بتوانیم آمادگی پاسخ به نیازهایهای روزافزون بازار را داشته باشیم. در سازوکار سنتی پاسخ به این مساله بهسختی و با صرف هزینهی زیاد انجام میشد.
۴. چالش تامین امنیت و پشتیبانی با نیروی متخصص: یک کسبوکار _چه در حوزهی مالی و بانکی و چه در حوزهی پتروشیمی- در روشهای سنتی مجبور است که افراد متخصص برای تامین امنیت و پشتیبانی را خودش استخدام کند و برای آموزش و بالابردن دانش فنی این افراد هم هزینه و زمان زیادی صرف کند. این در حالی است که میتواند با زیرساختهای ابری و سپردن این چالش به سرویسهای هوشمند، زمان آزادهشدهای برای نوآوری در محصولات و کسبوکارهاش ایجاد کند و از سرمایهی انسانی متخصص خود را در راه توسعهی کسبوکار کمک بگیرد.
۵.دشواری نگهداری سختافزار و نرمافزارهای مورد نیاز زیرساخت؛ عمر استفادهی مفید از تجهیزات نرمافزاری، بهعلاوهی نگهداری و توسعهی آنها، حدود سه تا پنج سال است. به این معنا کسبوکارها مجبورند علاوهبر هزینهی نگهداری و توسعهی زیرساختهای فناورانه، هزینههای نیروی انسانی متخصص برای بهروزرسانی این تجهیزات را هم به سبد هزینهایشان اضافه کنند.
زیرساخت ابری پاسخ مشکلهای پنجگانهی بالا
بعد از تجربهی چالشهای بالا، مشخص شد که صنعت و فناوری روز، زیرساخت ابری را پاسخ مناسب برای تمامی این مشکلات میداند. درواقع با سپردن همهی این موارد پنجگانه به یک شرکت ارایهدهندهی خدمات ابری، مقیاسپذیری، کاهش زمان ورود به بازار، بینیاز شدن از تامین سختافزار و هزینههای نگهداری و توسعهی آنها از یک کسبوکار برداشته میشود و با زمان و هزینههای صرفهجویی شده میتواند به توسعهی محصول محوری و کسبوکارش بپردازد.
اهمیت زیرساختهای ابری تا آنجاست که طبق گزارشهای مرکز تحقیقات «مکنزی»، ابر یک راهحل جهانی برای کسبوکارهاست. بررسیهای این گزارش نشان میدهد زمانیکه سازمانها، زیرساختهایشان را به ابر میسپارند، در درازمدت نسبت به زمانیکه خودشان این زیرساخت را ایجاد و نگهداری میکنند، هزینههای کمتری میپردازند.
همانطور که تصویر زیر از این گزارش نشان میدهد، ارزش صرفهجویی در صنایع پس از سپردن زیرساختشان به ابر، بهدلیل نوآوری و بهبود فرآیندها در بلندمدت در صنایع پتروشیمی در سال ۲۰۳۰ نزدیک به ۲ میلیارد دلار برآورد شده است.
همین صرفهی اقتصادی به عنوان یکی از فاکتورهای تاثیرگذار و تعیینکننده باعث میشود تا سال ۲۰۲۵ تقریبا نسبت استفاده از زیرساختهای سنتی به زیرساختهای ابری نزدیک به ۵۰٪ و تا سال ۲۰۳۰ نزدیک به ۸۵٪ به نفع زیرساختهای ابری تغییر کند. به این ترتیب میتوان میتوان گفت که زیرساختهای ابری، تنها میزانبان خدمات و پروژهای سازمانها و کسبوکارها در سالهای آتی خواهند بود.
صنعت، ابر را برای بهرهوری و پایداری انتخاب کرد
در همین زمان پیش از هوش مصنوعی، یک دادهی دیگر هم نشان میدهد که استفاده از ابر چگونه به کسبوکارها کمک میکند؟ نمودار زیر وضعیت مصرف برق دیتاسنترها را بهتفکیک اندازهشان تا سال ۲۰۳۰ را نشان میدهد. قسمت خاکستری میزان مصرف برق در دیتاسنترهای سازمانها، آبی کمرنگ مربوط به دیتاسنترهای co-location و در قسمت آخر دیتاسنترهای بزرگ مانند آمازون را نشان میدهد.
رفتار مصرف برق تا سال ۲۰۳۰ در سه طیف تامینکنندهی برق در بخشهای مختلف نشان میدهد که فقط ۲۰درصد از مصرف برق در دیتاسنترها به دیتاسنترهای سازمانها محدود میشود. یعنی سازمانها، ترجیح میدهند که دیتاسنترهای شخصی خودشان را تعطیل کنند و به دیتاسنترهای collocation ها و hyperscalar مهاجرت کنند.
پس از AI؛ زیرساخت ابری، پردازشهای هوش مصنوعی را بهصرفه کرد!
قسمت دوم ارایهام مرتبط با ورود هوش مصنوعی به دنیای کسبوکارهاست. به بیان ساده هوش مصنوعی فقط فرایندها را سادهتر نمیکند. بلکه سیستمها و سامانههایی که وابسته به هوش مصنوعی هستند در بخش زیرساختها، پیچیدهتر هم شده است. یعنی پردازشها سختتر و نیازمند هزینهها و تخصصهای بیشتری هم شدهاند. بررسیهای جهانی و داخلی نشان میدهد که در اینجا هم پاسخ صنعت، استفاده از زیرساخت ابری است. یعنی در زمان هوش مصنوعی، همزمان با سختافزارهای بیشتر، به پردازشهای پیچیدهتری نیاز داریم. به این ترتیب میتوان گفت که استفاده از زیرساختهای سنتی با هوش مصنوعی برای کسبوکارها، تنها خروجی بهرهورانهای ایجاد نمیکند. از سویی هم با سرعت غیرقابلباور توسعهی هوش مصنوعی نمیتوان تصور کرد که زیرساختهای سنتی بتوانند میزبان مناسبی برای این تغییر بزرگ باشند. بهطور خلاصه باید گفت وقتی جریان AI با شتاب بسیار زیادی به صنایع و شاخصهای فناوری اضافه میشود، خود کسبوکارها نمیتوانند بهراحتی با آن منطبق شوند و همچنان زیرساخت ابری بهترین پاسخ برای بهرهوری و بهرهمندی از AI است.
در این سالها هم برای حل چالشهای پردازشهای هوش مصنوعی، زیرساخت ابری پاسخ مناسبی برای کسبوکارهاست. درواقع یک زیرساخت ابری با مقیاسپذیری، کاهش زمان ورود به بازار، بینیاز شدن از سختافزار، بار هزینههای نگهداری و توسعهی آنها همگام با پیشرفتهای فناورانهی هوش مصنوعی از یک کسبوکار برداشته میشود و با زمان و هزینههای صرفهجویی شده میتواند به توسعهی محصول محوری و کسبوکارش بپردازد.
به این ترتیب ادعای عجیبی نیست اگر بگوییم که کسبوکارها برای بهرهمندی از فناوریهای پیشرفته بدون زیرساخت ابری نمیتوانند به اهداف خود برسند و تنها زیرساخت ابری است که میتواند استفاده از هوش مصنوعی را در صنایع ممکن کند.
برای آنکه ادعای بالا «زیرساخت ابری، استفاده از هوش مصنوعی را ممکن میکنند» را در یک فرایند جهانی نشان دهم، این بار همان نمودار وضعیت استفاده از برق مصرفی در دیتاسنترها را اینبار بعد از AI میسنجم:
همانطور که در نمودار بالا نمایش داده شده است تا سال ۲۰۳۰ میلادی، ۱۰٪ از مصرف برق مراکز داده در تمامی دنیا و ۲۰٪ از کل مصرف برق مراکز داده در ایالات متحده، از سوی سرویسها و پروژههای هوش مصنوعی استفاده خواهد شد.
این موضوع را میتوان از جنبهی میزان سرمایهگذاری سازمانها و شرکتهای بزرگ دنیا در صنایع و فناوریهای جدید هم ارزیابی کرد. شرکتهای بزرگ خاورمیانه در ۴ کشور عربستان، مصر، امارات متحده عربی و عمان، تا سال ۲۰۳۰ نزدیک به ۳۲۰ میلیارد دلار تنها روی دسترسی به هوش مصنوعی و خدمات ابری سرمایهگذاری خواهند کرد.
برنامهریزی گامبهگام آروان برای مهاجرت به ابر
ما در آروان با علم به این نیاز، مسیر پنجگانهای برای مهاجرت به ابر را تنظیم کردهایم و مشاهدات ما دربارهی همکاری با پتروشیمیها و کسبوکارهای مالی و بانکی در این مهاجرت نشان میدهد که داشتن برنامهریزی و ایده از این مهاجرت بسیار مهم است. این مساله پنج گام دارد؛ استراتژی مهاجرت، مدیریت ریسک، برنامهریزیهای مالی، فرآیند مهاجرت و تغییر فرایند سازمانی. فرهنگ سازمانی در این باره بسیار مهم است یعنی در مهاجرت به ابر مبتنی بر هوش مصنوعی در سطح یک سازمان باید این پذیرش فناورانه ایجاد شود که دوران دیتاسنترهای سنتی گذشته و کسبوکار میخواهد همسو با جریان فناوری و بهینگی در کسبوکارش گام بردارد.
میتوانید برنامهی مهاجرت گامبهگام Cloud Strategy master plan را از اینجا دریافت کنید.