آروان‌کلاد

مدتیه که دارم به مفهوم سازوکار ارعاب فکر می‌کنم. سازوکاری که هدفش به سکوت واداشتن، منزوی و درمانده کردن، و چه بسا ‏ویران کردن رابطه، تعامل و گفت‌وگو بین آدم‌هاست. کارکردش اینطوریه که اول جعل واقعیت می‌کنه و بعد خشمگین می‌کنه و درنهایت ‏خشمگین‌ها رو در جبهه‌ی فراگیر ارعاب سازماندهی می‌کنه.‏

این وسط با غوغا و هیاهوسازی کاری می‌کنه که دیگه صدای واقعیت شنیده نشه. هر چی فریاد بزنی که این فاجعه‌ای که داری به من ‏نسبت می‌دی اصلن از نظر فنی و تکنیکی نمی‌تونه به من ارتباطی داشته باشه، بر حجم پرخاشگریش اضافه می‌کنه و تو رو نه فقط مقصر، ‏که مقصر اصلی جنایت معرفی می‌کنه.‏

حالا تو هدفت اینه که یه قدم برای بهتر کردن سرزمین مادریت برداری و تو رو قاتل بچه‌های این سرزمین جا می‌زنن؛ همیشه خواستی بهونه‌ای باشی برای ساختن، برای بهتر شدن، برای تغییر، عکس و اکانتت رو با عنوان قاتلان ملت منتشر می‌کنن؛ تهدید جانیت می‌کنن و امنیت روانی خودت و خانواده‌ات رو به هم می‌ریزن.

من این فضا رو خوب می‌شناسم. می‌فهمم وقتی روبه‌روی قدرتی می‌ایستیم که توان مقابله باهاش رو نداریم، راحت‌ترین کار پخش ‏مسوولیت و حمله به هر چیز و کسیه که کم‌ترین هزینه رو برامون ایجاد می‌کنه. کافیه به انگ و اتهامی که می‌زنیم یه رنگ و لعاب ‏عامه‌پسند بدیم تا حتا صاحبان تفکر رو هم همراه کنیم.‏
اما این رو هم می‌فهمم که ابتذال شر فقط درک نادرست از شر نیست، بلکه فقدان داوری درباره‌ی شر و عدم آگاهی از حق و ناحق هم ‏هست، که قدرت مبارزه با شر رو از انسان می‌گیره و شر رو تقلیل می‌ده و مسوولیت اجتماعی و اخلاق شخصی و حرفه‌ای ‏رو زیر پا می‌ذاره؛ و این همون بحران شهروندیه.‏

شر، سازوکار ارعاب رو به خدمت می‌گیره تا آدما رو تنها کنه و مسوولیت اجتماعی و شهروندی‌شون رو ازشون بگیره و اون‌ها رو تهی ‏و بی‌هدف در برهوت رها کنه. سازوکار سکوت ایجاد می‌کنه و هر روزنه امید رو در نطفه خفه می‌کنه.

اما هدف این سازوکار فقط غلبه‌بر یه شرکت خاص و تخریب یه اکوسیستم نوپا نیست، فقط ناامیدکردن و روندن آدمای توانمند از ‏کشور نیست، فقط مانع تراشیدن برای اومدن حرفه‌ای‌ها نیست، هدفش ضعیف کردن و به انزوا بردن و درمانده کردن جامعه‌ست و ‏سکوت در برابر این ارعاب در واقع همراه شدن با این اهدافه.‏

هیچ فرد و گروه و تفکری در برابر سازوکار ارعاب در امان نیست. حتا ارعاب‌گرِ امروز به آسونی به قربانیِ فردا تبدیل می‌شه. سکوت یا ‏همراهی با ارعاب، کار رو به جایی می‌رسونه که دیگه ارعاب نه وسیله‌ای برای رسیدن به هدف، بلکه به قانون مسلط تبدیل می‌شه. پس ‏همه با هم در برابر ارعاب بایستیم.‏

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 دیدگاه

  • Avatar for محسن
    محسن
    ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ at ۷:۲۵ ب٫ظ

    این کاری که شما دارید انجام می دید یک خدمت خیلی بزرگ به کشورتون هستش اما باید اراده قوی تری هم داشته باشید و به حواشی فضای مجازی توجهی نکنید…

    • Avatar for اینجانب
      ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ at ۱۰:۲۷ ق٫ظ

      شاید تا قبل تر از این میشد از کنار خیلی اتفاق‌ها به این شیوه عبور کرد اما الان نه! الان باید در کنار خدمتی که انجام میدی دائما شفاف سازی کنی و مخاطبت رو با خیال جمع کنترل کنی! در همه جا و خصوصا فضای مجازی 🙂